شایستگیهای انتخاب وزیر آموزش و پرورش – نسخه ۱
- تاریخ: ۲ مرداد ۱۴۰۳
شایستگیهای انتخاب وزیر آموزش و پرورش – نسخه ۱
دکترعماد طیبی (۱) طی تحلیلی به بررسی معیارها و شایستگیهای جایگاه وزیر آموزش و پرورش پرداخته و در متنی که در ادامه میآید توصیفی از شایستگیهای وزیر مطلوب بر اساس مصاحبه با تنی چند از وزرای سابق و صاحبنظران آموزش و پرورش (۲) ارائه کرده است.
مقدمه
برعهدهگرفتن هر مسئولیت یا فعالیتی نیاز به شایستگیهایی دارد. از این جهت برای پذیرش بسیاری از مسئولیتها در جوامع مختلف، از افراد ارزیابی صورت میگیرد. این ارزیابیها میتواند شهودی و بر اساس تصورات ذهنی غیردقیق و غیرشفاف باشد و یا اینکه بر اساس معیارها و شاخصهای تقریباً شفاف و تا جای ممکن موردتوافق صورت پذیرد. به طور مثال برای جذب معلمان در نظام آموزش و پرورش، شاخصها و معیارهای مختلفی از جمله دانش، بینش، تواناییهایی ارتباطی، ویژگیهای شخصیتی، مهارتهای تدریس و … موردارزیابی قرار میگیرد.
تعیین شایستگیها و معیارهای ارزیابی افراد بستگی دارد به انتظارات ما از افراد و نقشی که باید ایفا کنند. اگر انتظارات را حداکثری و بسیار مطلوب در نظر بگیریم، بعید است فردی بتواند امتیاز کاملی در تمام معیارها دریافت کند و اگر انتظارت را حداقلی و پایه در نظر بگیریم، احتمالاً افراد مختلفی میتوانند امتیاز کافی را بر اساس آن معیارها کسب کنند و امکان اولویتبندی بین ایشان ممکن نیست. از این جهت برای مسئولیتهایی که نیاز به اولویتبندی افراد داریم باید معیارها و امتیازدهی به آنها را به گونهای تنظیم کرد که افراد نتوانند همهی آن را کسب کنند و بتوان بین ایشان اولویتبندی و شایستهتر را انتخاب کرد؛ اما برای مواردی که یک مسئولیت را چندین نفر میتوانند برعهده بگیرند، صرف تعیین شایستگیهای حداقلی و پایه کفایت میکند.
وزارت یکی از جایگاهها و مسئولیتهای مهم اجتماعی است که برعهده گرفتن مسئولیت آن نیاز به برخی صلاحیتهای پایه دارد و برای اولویتبندی بین افراد شایستگیهای مطلوبی میتوان در نظر گرفت که باید بر اساس معیارها و شاخصهای تا جای ممکن شفاف و دقیقی ارزیابی شوند. تعیین این شایستگیها در سه جایگاه قانونی در نظام جمهوری اسلامی میتواند مفید باشد. در وهلهی اول ارزیابی شایستگیهای گزینههای وزارت آموزش و پرورش میتواند کمککننده رئیس جمهور برای معرفی وزیر باشد. در وهلهی دوم این معیارهای ارزیابی، میتواند کمککننده نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای رأی اعتماد یا عدم رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی باشد و در آخر میتواند کمککننده رئیسجمهور و نمایندگان مجلس برای نظارت و ارزیابی مستمر وزیر باشد.
یکی از وزارتخانههای مهم دولت، وزارت آموزش و پرورش است. دو پرسش اساسی برای انتخاب وزیر آموزش و پرورش وجود دارد. اول اینکه وزیر آموزش و پرورش چه شایستگیهای حداقلی یا مطلوبی را باید داشته باشد؟ دوم اینکه این ویژگیها را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟ ما در این نوشتار بر اساس مصاحبه با چندین نفر از وزرای پیشین، معاونین و مدیران وزارتخانه آموزش و پرورش و با نگاهی به برخی معیارهای انتخاب وزیر در دولتهای پیشین به ارائه پارهای از معیارهای ارزیابی و انتخاب وزیر آموزش و پرورش میپردازیم.
نکاتی پیرامون شایستگیهای انتخاب وزیر
همانطور که بیان شد، انتخاب افراد برای هر مسئولیتی وابسته به انتظاراتی است که از افراد داریم. به تعبیری شایستگیها باید بر اساس وظایف و برای ایفای آن وظایف تعیین شوند. وزارت آموزش و پرورش یک نقش مدیریتی کلان در جمهوری اسلامی ایران است. برخی شایستگیهای وزیر آموزش و پرورش مرتبط با شخصیت او به عنوان یک مدیر سازمانی است، برخی از آنها مرتبط با شخصیت او به عنوان یک مدیر کلان و ستادی است، برخی مرتبط با شایستگیهای لازم اخلاقی و شخصیتی یک مدیر کلان جمهوری اسلامی ایران است و برخی شایستگیهای اختصاصی مرتبط با وزارت آموزش و پرورش است. در واقع برخی از این ویژگیها و شایستگیها مشترک با دیگر مدیران خرد یا کلان، یا دیگر وزیران است و برخی از آنها را میتوان مختص به وزیر آموزش و پرورش دانست. مثلاً حداقلی از مهارتهای ارتباطی، ویژگی هر مدیر سازمانی است؛ توانایی ارتباط با دیگر نهادهای حاکمیتی از ویژگیهای مدیر کلان سازمانی است؛ اعتقاد به اسلام، قانون و پاکدستی از ویژگیهای مدیر جمهوری اسلامی است و آشنایی کلی با نظریههای تربیت از شایستگیهای اختصاصی مرتبط با وزیر آموزش و پرورش است. بر اساس سیاستهای دولت مستقر و وضعیت فعلی آموزش و پرورش امکان دارد نیاز باشد برای اجرای این سیاستها، وزیر ویژگیهای خاص دیگری نیز داشته باشد مثلاً اگر سیاست دولت تحول نظام آموزش و پرورش است، نیاز است وزیر موردنظر نگاه سیستمی، راهبردی و طراح بهتری داشته باشد.
ما سعی میکنیم شایستگیهای کلی که بین وزراتخانههای مختلف مشترک است را متناسب با مصادیق آن در نظام آموزش و پرورش تبیین کنیم. این شایستگیها را به انحاء مختلفی میتوان تقسیمبندی کلی و جزئی کرد. مثلاً برخی را شناختی، برخی را مربوط به توانایی یا خصوصیات شخصیتی دانست یا برخی را ویژگیهای فردی و برخی ویژگیهای ارتباطی فرد در نظر گرفت. باید توجه کرد که استحصاء شایستگیها میتواند یک فهرست بیانتها را شامل شود. آنچه که اهمیت دارد برجستهکردن یا امتیازدهی به هرکدام از شایستگیها است و در یک جدول عملی، باید از شایستگیهای جزئی یا شایستگیهایی که سنجش آنها ممکن نیست، چشمپوشی کرد.
یک نکته قابلاهمیت دیگر این است که برخی شایستگیها یا حداقلی از شایستگیها را میتوان شایستگی پایه یا اولیه در نظر گرفت، به این معنا که فقدان آن حد از شایستگی منجر به عدم احراز صلاحیت فرد برای تصدی آن مسئولیت میشود؛ مثلاً التزام به قانون شایستگی حداقلی است که هر مدیر سیاسی باید داشته باشد. همینطور امکان دارد، حداقلی از سابقه در نظام آموزش و پرورش مثلاً حداقل ۳سال فعالیت در آموزش و پرورش را شایستگی حداقلی در نظر بگیریم، به نحوی که اگر فرد در تمام معیارهای دیگر شایستگی بسیاری هم داشته باشد اما عدم این سابقه حداقلی منجر به عدم احراز صلاحیت او میشود (۳).
معیارهای انتخاب وزیر آموزش و پرورش
از آنجا که وزیر در نظام جمهوری اسلامی پذیرش مسئولیت میکند، ویژگی حداقلی او باید اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی باشد. یعنی برداشت عقلانی، معنوی و وحیانی از اسلام داشته باشد و همینطور به نظام اسلامی و ولایت فقیه اعتقاد داشته باشد. منظور در اینجا اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی و التزام به ساختارها و قوانین کشور است. وزیر باید مبانی و آرمانهای جمهوری اسلامی را قلباً معتقد باشد اما این بدین معنا نیست که به روشها نقد نداشته باشد یا نظریه متفاوتی ارائه نکند.
علاوه بر اعتقاد به اسلام و جمهوری اسلامی، وزیر باید به سیاستهای دولتی که در آن مسئولیت پذیرفته است ملتزم باشد. مشخص است که اگر وزیر به سیاستهای دولت مستقر معتقد نباشد، در تحقق اهداف موفق نخواهد بود و با نهادهای دیگر دچار چالش خواهد شد. وزیر باید به وظایف و انتظارات دولت از خود متعهد باشد. دو ویژگی ذکرشده را میتوان صلاحیت حداقلی لحاظ کرد که حتما باید وزیر مورد نظر دارا باشد.
وزیر آموزش و پرورش باید با حوزههای مختلفی آشنایی داشته باشد. از آنجا که نقش وزارت آموزش و پرورش تحقق تربیت است، وزیر باید آشنایی کلی با فلسفهها و نظریههای تعلیم و تربیت داشته باشد و تبعات پذیرش هرکدام از نظریهها در زیرنظامهای آموزش و پرورش را درک کند. در همین راستا وزیر مطلوب هرچقدر با نظریههای یادگیری، برنامه درسی و مدیریت آموزشگاه آشنایی بیشتری داشته باشد، درک بهتری در تصمیمگیریهای آموزش دارد. این ویژگی را بر اساس مدارکی همچون تحصیلات مرتبط، مقالات، کتب و سمینارهای علمی فرد میتوان سنجید.
استفاده از تجربیات دیگران در هر تصمیمگیری سودمند است. از این نظر یکی از ویژگیهای شایسته وزیر آشنایی با تجربیات ملی و بینالمللی است. آشنایی با تاریخچه آموزش و پرورش، فراز و فرودها و تجربههای مثبت و منفی دولتهای قبلی، همچنین نظامهای آموزشی دنیا و تحولات آنها به شدت میتواند به تصمیمگیریها و راهبردهای صحیح در آموزش و پرورش کمک کند. در واقع به جای تکرار تجربههای غلط و اتلاف منابع میتوان از تجربیات دیگران استفاده کرد. البته به این نکته باید توجه کرد که استفاده از تجربیات دیگران باید همراه با تحلیل باشد نه صرف تقلید کورکورانه.
وزارت آموزش و پرورش به عنوان یک وزارت در بسیاری از امور با دیگر وزارتخانهها و سازمانها، هیئت دولت و مجلس مرتبط است. وزیر آموزش و پرورش باید با قوانین کشور که مرتبط با آموزش و پرورش است از جمله برنامه توسعه، قوانین حقوق و دستمزد، قوانین بازنشستگی، فرایند تصویب لوایح و طرحها در کمیسیونها و صحن علنی مجلس، فریند تصویب در هیئت دولت، فریند تصویب در شورای عالی آموزش و پرورش و شورای عالی انقلاب فرهنگی آشنایی داشته باشد و همینطور مناسبات نانوشته نهادهای حاکمیتی با یکدیگر را بداند.
علاوه بر قوانین و مناسبات کلی مرتبط با آموزش و پرورش، وزیر باید با قوانین، دستورالعملها و ساختارهای داخلی آموزش و پرورش آشنایی داشته باشد. از جمله سند تحول بنیادین، مبانی نظری و رهنامه سند تحول، زیرنظامهای سند تحول، نقشه راه اجراییسازی سند تحول، آییننامه مدیریت مدرسه و… . مطلوب است وزیر سلسله مراتب سازمانی، وظایف معاونتها، ارتباط آنها با یکدیگر، سازمان و انواع مدارس را بشناسد.
از آنجا که آموزش و پرورش دارای بالاترین تعداد کارکنان رسمی و غیررسمی است، جریانهای مختلفی در آموزش و پرورش اعم از جریانات صنفی، فکری و سیاسی در بین معلمان وجود دارد. وزیر مطلوب باید با این جریانها و حساسیتهای هر کدام از گروهها، منافع و دغدغههای ایشان آشنایی داشته باشد. به نحو مطلوب باید بتواند از ظرفیت همهی جریانها در جهت تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت استفاده کند و آنها را جهتدهی کند و خودش فراتر از هر جریانی فکر و عمل کند.
آشنایی با نظریههای تعلیم و تربیت، تجارب نظامهای آموزشی گذشته و دنیا و همینطور قوانین از طریق مطالعه میتواند به دست بیاید اما شناخت برخی پیچیدگیها صرفاً از طریق تجربه زیسته به دست میاید. از این جهت تجربه مدیریت ستادی و مدیریت مدرسهای در فهم درست موقعیت و کنشگران نظام آموزش و پرورش اهمیت ویژه دارد. تجربهاندوزی به طور عام در طی زمان یک نمودار نزولی دارد یعنی آنچه در سالهای اول به طور مثال تجربه معلمی به دست میآید، شاید در سالهای انتهایی به دست نیاید اما وجود تجربه حداقلی اهمیت جدی دارد. از این جهت به نظر میرسد نیاز باشد وزیر یک تجربه حداقلی مدیریتی به خصوص مدیریت ستادی داشته باشد. مدیریت ستادی از این جهت اهمیت دارد که نقش وزیر آموزش و پرورش یک مدیر کلان ستادی است. اما مدیریت اجرایی در مدرسه نیز از این جهت دارای اهمیت است که واحد اجرایی اصلی آموزش و پرورش مدرسه است و اگر وزیر از وضعیت داخلی مدرسه بیاطلاع باشد، قاعدتاً نمیتواند تصمیمگیری درستی داشته باشد؛ بنابراین تجربه مدیریت مدرسهای نیز در کنار مدیریت ستادی دارای اهمیت است.
در زمینه تجربه مدیریتی، تنوع تجربه مدیریتی یعنی مدیریت در لایههای مختلف سازمانی یا حوزههای مختلف اجرایی و سیاستگذاری میتواند ویژگی مثبتی برای وزیر محسوب شود. مثلاً تجربه معلمی، معاونت، مدیریت مدرسه، اداره ناحیه، اداره کل استان، وزارتخانه. همینطور تجربه مدیریت کلان در نهادهای حاکمیتی دیگر به خصوص نهادهای علمی و فرهنگی میتواند ویژگی مطلوبی برای وزیر محسوب شود.
علاوه بر شناخت و تجربه، بسیاری از ویژگیهای وزیر مطلوب، مرتبط با شخصیت فرد است که سنجش آنها شاید پیچیدگی بیشتری داشته باشد و صرفاً بر اساس شناخت اطرافیان فرد و مدیریتهای قبلی او قابلسنجش باشد. در وهله اول وزیر باید اخلاق فردی و اجتماعی شایسته داشته باشد؛ صفاتی همچون حسن خلق، صداقت، سادهزیستی، آراستگی، اهل توکل و توسل و… اما علاوه بر اخلاق شایسته، باید دارای تواناییهای مدیریتی باشد. از آنجا که اساساً مدیریت، فرایند حل مسئله و تصمیمگیری است. مدیر مطلوب باید دارای توانایی شناخت و ارزیابی وضعیت، صورتبندی مسئله، خلاقیت در جستجوی راهحل، پیداکردن کوتاهترین و مؤثرترین راهحل، انتخاب راهحل بر اساس معیارهای عینی و دقیق، گامبندی تحقق هدف یا راهحل و پیگیری و نظارت بر اجرای تصمیم باشد.
یک ویژگی مدیریتی دیگر که در مدیریت کلان به خصوص آموزش و پرورش حائز اهمیت جدی است توانایی همگرایی و جریانسازی است. بسیاری از تصمیمات در آموزش و پرورش فقط زمانی قابلاجرا است که همهی کنشگران در راستای آن همگرا شوند. وزیر مطلوب باید مشارکتجو باشد و توانایی فعالسازی همه ظرفیتها و مدیریت تعارض منافع آنها و جهتدهی و جریانسازی را داشته باشد. از این نظر وزیر باید دارای نگاه ملی و فراتر از احزاب و جریانها باشد و مقبولیت حداقلی بین عموم فرهنگیان داشته باشد. وزیر مطلوب باید جریانات مختلف را فهم کند، با آنها ارتباط داشته باشد و در انتصابات خود از گروهها و جریانات مختلف استفاده کند. این نگاه ملی را بر اساس مسئولیتهای قبلی و توانایی ایجاد همفکری و همدلی بین افراد مختلف میتوان سنجید.
ویژگی سوم که در مدیریت وزرات آموزش و پرورش بر آن تأکید میکنیم جامعنگری و نظم فکری و عملی است. با توجه به پیچیدگیهای مدیریتی وزارتخانه آموزش و پرورش نیاز است اولاً وزیر همهی ابعاد و جنبهها و نوع ارتباط آنها با یکدیگر را در نظر بگیرید و ثانیاً این جنبههای متعدد را در یک ساختار منظم ذهنی تحلیل کند و بر اساس این ذهن منظم، برنامهی عملی منظم ارائه کند.
تا بدینجا ویژگیهای موردتأکید را میتوان برای دورههای مختلف وزارت آموزش و پرورش پیشنهاد کرد اما اگر وظیفه وزیر آموزش و پرورش در وضعیت فعلی آموزش و پرورش را تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش در نظر بگیریم، برخی ویژگیهای دیگر در این مقطع زمانی موردتأکید خواهند بود. ویژگی شناختی که وزیر مطلوب تحولخواه نیاز دارد، اعتقاد به تحول بنیادین در آموزش و پرورش و نگاه آرمانگرا است، بدین معنا که منحصر در چارچوبهای فعلی فکر نکند و در نظام فعلی هضم نشده باشد. داشتن چشمانداز، انگیزه تحول و آرمانگرایی لازمه وزیر تحولخواه است اما آرمانگرایی باید با توجه به واقعیات باشد. وزیر تحولخواه باید نسبت به واقعیات و وضعیت فعلی آگاه بوده، اولویتها و گلوگاههای تحول در آموزش و پرورش را بشناسد و در راستای ایجاد زیرساختهای تحولی در آموزش و پرورش، راهحلهای اجرایی و عملی پیشنهاد و اجرا کند.
در راستای رسالت تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش، جوانبودن و توانایی به کارگیری تیمهای جوان نیز میتواند به عنوان یک ویژگی مطلوب مکمل برای وزیر آموزش و پرورش محسوب شود. هرچند نه جوانبودن لزوماً به معنای تحولخواهی مطلوب است و نه لزوماً سن بالا به معنای رکود فکری و عدمتحولخواهی است اما به نحو عام میتوان جوانبودن وزیر را در شرایط برابر ویژگی مطلوب لحاظ کرد.
در انتها به این نکته توجه میدهیم که هرگونه چارچوببندی برای ویژگیهای وزیر مطلوب مبتنی بر پیشفرضها و تأکید بیشتر بر برخی معیارها است. در اینجا ما نیز بر اهم ویژگیها یا شایستگیهای مطلوب صرفاً به عنوان یک چارچوب اولیه قابلنقد و بهبود تأکید کردیم. نحوهی سنجش برخی از این ویژگیها از جمله ویژگیهای دانشی به نحو عینی قابلسنجش است مثل سابقه مدیریت، جوانبودن، تحصیلات و دانش مرتبط اما بسیاری از ویژگیهای دیگر صرفاً از طریق یک ارزیابی جمعی و دادهگیری از طریق مرتبطین با فرد مذکور قابل حصول است.
(۱) دکترا فلسفه علم و فناوری، پژوهشگر تعلیم و تربیت، عضو تیم بیتالغزل، emadtayebi@yahoo.com
(۲) افراد مصاحبهشونده: دکتر حسین مظفر وزیر اسبق آموزش و پرورش، دکتر علیاصغر فانی وزیر اسبق آموزشوپرورش، دکتر علی باقرزاده معاون اسبق وزیر. این سند در آینده بهروزرسانی خواهد شد.
(۳) باید توجه کرد احراز صلاحیت برای ایفای مسئولیتهای مهم یا خاص ضروری است اما برای مسئولیتهای کماهمیتتر یا عام مبنا بر وجود صلاحیت است جز اینکه خلافش ثابت شود.