تحلیلی مقایسه‌ای پیرامون سن و تجربه وزرای آموزش و پرورش ایران و سه کشور نروژ، بریتانیا و آلمان

  • تاریخ: ۲۵ مرداد ۱۴۰۰

لینک کوتاه:


به اشتراک بگذارید:


تحلیلی مقایسه‌ای پیرامون سن و تجربه وزرای آموزش و پرورش ایران و سه کشور نروژ، بریتانیا و آلمان

تحلیلی مقایسه‌ای پیرامون سن و تجربه وزرای آموزش و پرورش ایران و سه کشور نروژ، بریتانیا و آلمان

احمد قیومی طی تحلیلی به بررسی سن وزرای آموزش و پرورش در ایران و سه کشور دارای نظام آموزشی موفق پرداخته است. این تحلیل بر آن است تا با مطالعه وضعیت ایران و مقایسه آن با سه کشور مدنظر، راهکاری برای بهره‌مندی از هر دو عنصر جوان بودن و دارای تجربه بودن برای انتخاب وزیر آموزش و پرورش ارائه دهد.

مقدمه

اگرچه بررسی رابطه سن و عملکرد مدیران، از دیرباز مطرح بوده و از جمله مسائل دهه‌ی آخر قرن نوزدهم به شمار می‌آید، اما چندی است این مسئله به صورت جدی دغدغه‌ی تصمیم‌گیرندگان نظام آموزش و پرورش کشور شده که آیا کرسی وزارت را می‌توان به نسل جوان سپرد یا خیر؟ طبق بررسی مبانی تجربی موجود در کتب رفتار سازمانی، حداقل دو دلیل وجود دارد که نشان می‌دهد رابطه میان سن و عملکرد شغلی از اهمیت دو چندانی برخوردار دارای اهمیت است؛ اول اینکه تصور عمومی بر این است که عملکرد شغلی با افزایش سن کاهش یافتهمی‌یابد؛ دوم آنکه نیروی متعهد شناخته شده فعلی، به طور کلی طبیعی در حال سالخورده شدن است. طبق یافته‌های تجربی، افراد مسن‌تر با خود خصوصیات مثبتی چون تجربه، قضاوت، اخلاقیات قوی و تعهد به کیفیت را به محیط کار می‌آورند و در مقابل در دورانی که انطباق‌پذیری با محیط و پذیرش تغییر در سازمان از مفروضات اساسی رقابت به حساب می‌آید، این گروه انعطاف‌پذیری کمتری داشته و در برابر پارادایم‌ها و تکنولوژی‌های فناوری‌های جدید از خود مقاومت نشان می‌دهند. حال آیا با افزایش سن و تغییر در خصوصیات فردی، عملکرد شغلی تغییر می‌یابد؟

مطالعات علمی در رشته‌ی رفتارسازمانی، گویای این موضوع است که در صورت عدم کنترل شرایط محیطی و تنوع شغلی، عملکرد سازمانی افراد هیچ گونه ارتباط معنای‌داری با عملکرد حرفه‌ای ایشان ندارد. اما آیا کنترل شرایط محیطی، یا فرض تشابه برای سازمان‌ها، مفروضه‌ی صحیحی است؟ آنچه مسلم است پاسخ این سوال کاملا مشهود، «خیر» است. گزاره‌ی صحت پاسخ منفی به سوال مطرح شده را می‌توان در مبانی نظری مدیریت تطبیقی یافت. لذا در ادامه سعی خواهد شد تا با فرض اصول روش‌شناسی تطبیقی، به بررسی رابطه سن و عملکرد وزرای آموزش و پرورش پرداخته شود.

یافته‌ها

جهت استخراج الگوی مناسب جهت همجواری و مقایسه، بر اساس آخرین گزارش بین‌المللی HDI، که توسط دفتر برنامه توسعه سازمان ملل متحد منتشر می‌شود، سه کشور آلمان، نروژ و انگلستان به ترتیب بیشترین امتیاز جهانی را در شاخص آموزش کسب کرده‌اند که به نظر می‌رسد مبنایی مطلوب جهت بررسی تطبیقی و استخراج پاسخ مطلوب برای مسئله در نظام آموزش و پرورش ایران باشند. طبق اسناد تایید شده توسط مراجع بین‌المللی در ۲۰ سال گذشته، سه کشور مذکور، دارای ۲۳ وزیر آموزش و پرورش بوده‌اند که میانگین سنی ایشان در دوران شروع وزارت ۴۶٫۶۱ سال و در پایان وزارت ۵۰٫۰۴ گزارش شده است. این عدد در ایران برای مدت زمان ۴۰ ساله با ۱۶ وزیر، به ترتیب اعداد ۵۰٫۲۴ و ۵۲٫۷۶ را نشان می‌دهد.

بر اساس یافته‌های جدول فوق، ایران نسبت به سه کشور الگو، در مدت زمان مورد مطالعه به صورت میانگین افراد پیرتری را در کرسی وزارت آموزش و پرورش قرار داده است (به صورت میانگین افرادی با سن ۳ سال و ۷ ماه پیرتر). طبق ارزیابی دقیق سن وزرای انتخابی در ۴ کشور مورد مطالعه، مشخص کرد که کمترین سن مربوط به وزیر سال ۲۰۰۰ الی ۲۰۰۱ کشور نروژ است و در رتبه دوم به صورت همزمان وزرای ۲۰۰۷-۲۰۰۹ نروژ و ۲۰۰۴-۲۰۰۶ بریتانیا قرار گرفته است. نکته قابل توجه اینجاست که نام سید علی‌اکبر پرورش و محمدعلی نجفی در رتبه‌های ۶ و ۷ نشان دهنده‌ی بیگانه نبودن سیستم انتصابات ایران با به کار گماریدن جوانان در جایگاه وزارت آموزش و پرورش است، که اگر اخبار تلخ اخیر در خصوص آقای دکتر نجفی در نظر گرفته نشود، دوران وزرات ایشان بر آموزش و پرورش از دوران طلایی این وزارتخانه است.

طبق یافته‌های جدول فوق، به ترتیب کشورهای نروژ، بریتانیا، ایران و آلمان بیشترین جوان‌گرایی را در انتصاب وزیر آموزش و پرورش در نظر داشته‌اند. این توصیف به صورت خاص برای ایران به شرح جدول ذیل قابل گزارش است:

آنچه مشخص است به ترتیب آقایان سید علی‌اکبر پرورش، محمدعلی نجفی، سید کاظم اکرمی، محمدعلی رجایی، حسین مظفر و محمدجواد باهنر، علیرضا علی‌احمدی، حمیدرضا حاجی‌بابایی، سید جواد حسینی، غلامحسین شکوهی، سید محمد بطحایی، مرتضی حاجی، محمود فرشیدی، علی‌اصغر فانی، محسن حاجی‌میرزایی و فخرالدین احمدی دانش‌آشتیانی جوانترین وزرای آموزش و پرورش بر اساس میانگین سن در دوران وزارت به حساب می‌آیند. بر هیچ معلمی خدمات ارزشمند آقایان محمدعلی نجفی با ۳۷ سال سن، محمدعلی رجایی با ۴۶ سال سن و محمدجواد باهنر با ۴۷ سال سن بر نظام آموزش و پرورش پوشیده نیست. اما آیا این گزاره‌های عددی تاریخی پاسخی مطلوب برای سوال مطرح شده است؟ به طور قطع خیر.

طبق نظریه‌های موجود، گذر زمان و هزینه‌کرد نیروی جوانی، باعث کسب تجربه خواهد شد که اگر ارزشمندتر از قدرت جوانی نباشد، کم‌ارزش‌تر نخواهد بود. بر این اساس باید دید هنگامی که افراد مسن‌تر به وزارت آموزش و پرورش گمارده شده‌اند، آیا تجربه ایشان افزایش یافته است؟ به موجب پاسخ به این سوال وضعیت شغلی و تجربی وزرای آموزش و پرورش کشور ایران مورد مطالعه قرار گرفت که به شرح جداول ذیل قابل گزارش است:

بر اساس یافته‌های جدول فوق، سکان وزارت آموزش و پرورش به مدت ۲۴ سال در اختیار وزرای با تجربه فعالیت در آموزش و پرورش بوده است که میانگین سنی ایشان ۵۲٫۵۰ سال بوده است و ۱۹ سال در اختیار وزرای بدون تجربه فعالیت در آموزش و پرورش بوده است که میانگین سنی ایشان ۴۴٫۸۰ سال بوده است. مشخص است که این وزارت‌خانه جهت بهره‌برداری از وزرای با تجربه ۷٫۷۰ سال سن وزیر را هزینه کرده‌ است. از نکات قابل توجه این بخش می‌توان به نام محمدجواد باهنر، محمدعلی نجفی و مرتضی حاجی در میان وزرای بی‌تجربه در بخش آموزش و پرورش اشاره نمود که همگی از وزرای خوش‌نام این وزرات‌خانه هستند. از طرفی مشهود است وزارت خانه‌ی آموزش و پرورش جهت توسعه فردی نیروهای خود تا تحقق جایگاه وزارت، ۷٫۷ سال کندتر از سایر بخش‌های کشور پیش می‌رود.

همزمان با تجربه فعالیت مرتبط با نظام آموزش و پرورش، سابقه وزرا در تجربه پست‌های وزارت و معاونت وزارت، قبل از سکان‌داری وزارت آموزش و پرورش مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج این رصد در جدول ذیل مشخص شده است:

در این بخش نیز بر اساس یافته‌های جدول فوق، سکان وزارت آموزش و پرورش به مدت ۱۹ سال در اختیار وزرای با تجربه وزارت یا معاونت وزرات بوده است که میانگین سنی ایشان ۵۲٫۸۳ سال بوده و ۲۴ سال در اختیار وزرای بدون چنین تجربه‌ای بوده است که میانگین سنی ایشان ۴۸٫۸۲ سال بوده است. مشخص است که این وزارت‌خانه جهت بهره‌برداری از وزرای با تجربه وزارت ۴٫۰۲ سال سن وزیر را هزینه کرده‌ است. اما آیا این مقدار از هزینه‌کرد سن وزیر رقم قابل قبولی است؟ جواب این سوال در کشورهای الگو نهفته است که در ادامه پس از ارائه یافته‌ها تحلیل خواهد شد:

بر اساس یافته‌های جدول فوق، سکان وزارت آموزش و پرورش در کشورهای آلمان، نروژ و انگلستان به مدت ۳۰ سال در اختیار وزرای با تجربه وزارت یا معاونت وزرات بوده است که میانگین سنی ایشان ۴۵٫۶۲ سال بوده و ۳۴ سال در اختیار وزرای بدون چنین تجربه‌ای بوده که میانگین سنی ایشان ۴۵٫۹ سال بوده است. مشخص است که این وزارت‌خانه جهت بهره‌برداری از وزرای با تجربه وزارت نه تنها هزینه‌ی سنی پرداخت نکرده‌ بله ۳ ماه میانگین سنی وزرا کاهش یافته است. یافته قابل توجه این است که در این کشورها به اندازه کافی به افراد جوان فرصت حضور و تجربه پست‌های بالای سازمانی همچون معاونت وزیر و وزارت داده می‌شود تا بتوانند در دوران جوانی از حضور ایشان در جایگاه وزرات آموزش و پرورش بهره ببرند.

نتیجه‌گیری

طبق بررسی مبانی تجربی مشخص شد افراد مسن‌تر با خود خصوصیات مثبتی چون تجربه، قضاوت، اخلاقیات قوی و تعهد به کیفیت، از انعطاف‌پذیری کمتری برخوردار بوده و در برابر پاردایم‌ها و تکنولوژی‌های فناوری‌های جدید از خود مقاومت نشان می‌دهند که با توجه به شرایط عصر کنونی، نمی‌توان آن را نادیده گرفت. از طرفی جوان گرایی در سطح وزارت، آن هم در حوزه آموزش و پرورش که علاوه بر اهمیت فلسفی‌اش در جامعه، در شرایط سخت همه‌گیری ویروس منحوس کرونا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، دلواپسان و دلسوزان این حوزه را نگران کرده است. تصمیم‌گیری در خصوص دوگانه‌ی «تجربه» یا «پویایی جوانی» برای وزیر پیشنهادی بدون مطالعه‌ی تجارب داخلی و خارجی ممکن نیست. بدین‌سان در این یادداشت تجارب گذشته در چند سطح مورد تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها نشان داد، در ایران برای داشتن وزیر با تجربه چاره‌ای جز افزایش سن وزیر وجود ندارد، اما در کشورهای موفق و الگوی آموزشی بر اساس شاخص توسعه انسانی، به موجب فضای باز سیاسی برای جوانان این اتفاق نمی‌افتد؛ چراکه جوانان با عضویت در احزاب سیاسی و حضور در جایگاه‌های بالای اداری و دیوانسالاری به صورت میانگین در سنین ۴۵ سال تجربه حضور در حداقل یک جایگاه وزرات یا معاونت وزارت را داشته‌اند. این موضوع باعث شده که علاوه بر ارتقاء شخصی افراد در جامعه، فرصت گزینش را برای دولت‌ها گسترش یابد. به عبارت دیگر، اگر از دریچه‌ی مدیریت منابع انسانی به این رویداد پدیده توجه شود، مدیریت صحیح نیروی انسانی بهره‌برداری از منابع انسانی در دوران جوانی است، که مستلزم انتقال تجارب لازم در این دوران به ایشان و بهره‌برداری مطلوب از این نیروی توانمند، پویا و منعطف است. با این وجود همان‌گونه که در تجارب گذشته جمهوری اسلامی ایران در انتصاب وزیر آموزش و پرورش نیز مشهود است، هر زمان دولت وقت به حضور جوانان در این کرسی اعتماد نموده، نه تنها عملکرد تضعیف نشده، بلکه جامعه شاهد نتایج مطلوب عمیقی بوده است. برای مثال دستاوردهای حضور محمدعلی نجفی ۳۷ ساله به عنوان سکان‌دار بزرگترین وزارتخانه دولت، از هیچ معلم و دانش‌آموز سال‌های ۱۳۶۷-۱۳۷۶  پوشیده نیست.

 

علاقه‌مندان می‌توانند نسخه الکترونیک این اثر را از طریق این پیوند دریافت نمایند.

ارسال دیدگاه