مهناز کارکن

کارشناس برنامه ریزی و تالیف رشته شبکه و نرم افزار رایانه دفتر تالیف

سوابق شغلی/مسئولیت/فعالیت

  • کارشناس برنامه ریزی و تالیف رشته شبکه و نرم افزار رایانه دفتر تالیف

  • هجده سال هنرآموز کامپیوتر

سوابق تحصیلی دانشگاهی

بخش ۱ – مسائل نظام آموزش و پرورش از منظر فرا نظام (فرا دستگاهی)

نظام آموزش و پرورش در شبکه‌ای فراتر از خود، شامل حاکمیت و جامعه به معنای کلی و ارتباط با دیگر نظام‌های اجتماعی و حاکمیتی قابل بررسی است. به‌عبارت دیگر می‌توان به نظام آموزش و پرورش از منظری خارج و فراتر از خودش نگریست و مسائل این لایه مانند تأثیر و تأثر دیگر نهادهای حاکمیتی یا اجتماعی و نظام آموزش و پرورش را مورد بررسی قرار داد. از نظر شما و به ترتیب اولویت حداکثر ۳ مسئله مهم و گلوگاهی نظام آموزش و پرورش در لایه فرا دستگاهی و ایده محوری شما برای حل هریک از این مسائل چیست؟

  • خروجی های نامناسب دستگاه تعلیم و تربیت

    جامعه به مثابه یک سیستم و دستگاه‌های سیاست گذاری به عنوان زیر سیستم های آن هستند.همه ورودی های این زیر سیستم‌ها خود دستگاه آموزش و پرورش، خروجی های زیرسیستم آموزش و پرورش هستند. اگر نگران و شاهد اختلاس و فساد در دستگاه‌ها هستیم به این دلیل است که ورودی‌ها، همان خروجی های نامناسب نظام تعلیم و تربیت است.

     

    ایده محوری و استدلال:

    اولویت قراردادن زیرسیستم تعلیم و تربیت و برتری نسبت به دیگر زیرسیستم‌ها

    پرداختن به همین یک دستگاه بسیاری از مشکلات مارا در دستگاه های دیگر حل می کند. درحالیکه کاملا برعکس، این زیرسیستم از اولویت خارج شده و بدون ریشه یابی به دنبال اصلاح هستیم. 

    خروجی های زیر سیستم تعلیم و تربیت هیچ  تناسبی با تعریف سند تحول ندارند. عناصر اثرگذار به طور تک تک باید مورد تحقیق قرار گرفته و به همه آنها به یک اندازه توجه شود. پرداختن به یک زیرنظام و مغفول ماندن از دیگری، محصول نامتقارنی تولید خواهد کرد که در حد و اندازه سند تحولی ما نیستند.


  • خارج شدن اولویت تربیت در مدرسه و دورشدن از جامعه صالح

    ما به افق 1404 در پایان این دولت خواهیم رسید درحالیکه این افق در زمان، حاصل می شود نه با یک معجزه. در هیچ بخشی ما به  مولفه های افق  مدرسه در 1404 نزدیک نیستیم. مطابق سند تحول بعد اجتماعی حیات طیبه، نوعی زندگانی است که در جامعه صالح تحقق می یابد و مولفه های این جامعه از مسیر مدرسه صالح می گذرد. 

     

    ایده محوری و استدلال:

    پرهیز از انجام کارهای نمایشی

    برنامه های پرورشی نمادین و نمایشی باید کنار برود تا تمرین واقعی اتفاق بیفتد. پرکردن نمون برگ های گزارش و بها دادن به گزارش محوری سبب  شده تا بر‌اساس مستندسازی دستاوردها را بسنجیم نه خروجی های جامعه. برای داشتن جامعه صالح باید مدرسه صالح داشت و مدرسه صالح نیازمند توجه به همه ی زیرنظام هاست. در سال های اخیر فقط برنامه درسی متحول شد بدون توجه به زیرساختهای مورد نیاز و آسیب آن را چندین سال بعد به شکلی دیگر خواهیم دید.


  • فاصله فاحش برنامه تا عمل

    به نظر می رسد حتی اگر بهترین برنامه درسی و آموزشی طراحی شود، مجریان(معلمان) این برنامه، باز قطار تعلیم و تربیت را به ریل دیگری هدایت خواهند کرد. این کج فهمی و بدفهمی در برنامه در بازدیدهای استانی کاملا مشهود است.

     

    ایده محوری و استدلال:

    برگزاری آموزش های ضمن خدمت به روش کوچینگ، نظارت و ارزیابی از ستاد تا صف.

    پس از تدوین یک برنامه در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، نهایتا یک دوره ضمن خدمت تامین مدرس اجرا می شود و نظارت، ارزیابی، هدایت و مربی گری این دوره‌ها تا کوچکترین منطقه مجری برنامه، به حال خود رها شده و هیچ سیستمی پاسخگوی نیازهای احتمالی بعدی نیست. در برخی موارد مانند پایه دوازدهم بسیاری از دوره‌ها اجرا هم نشدند. بعد از اجرای این دوره‌ها، هیچ فکری برای نیروهای جدید‌الورود و یا آموزش نیروهایی که جابه‌جا شده‌اند نمی شود. برخی پست‌ها درصف حتی شامل آموزش‌ها نمی شوند و نمی توانند از آموزش های تخصصی برخوردار شوند.

بخش ۲ – مسائل کلان نظام رسمی آموزش و پرورش

می‌توان به نظام آموزش و پرورش فارغ از نگاه جزءنگرانه به اجزای آن به مثابه یک کل درهم تنیده نگاه کرد. در این نگاه نظام آموزش و پرورش شامل سازمان و ساختار، مفاهیم، اجزاء و پدیده‌هایی است که به‌صورت یک کل متصل و پیچیده قابلیت بررسی دارد. از نظر شما به ترتیب اولویت، حداکثر ۳ مسئله مهم و گلوگاهی کلی و کلان نظام رسمی آموزش و پرورش فارغ از مسائل بخشی این نظام و ایده محوری شما برای حل هریک از این مسائل چیست؟

  • مشمولان طرح تعارض منافع در جایگاه های سیاست گذاری این دستگاه

    تعارض منافع یکی از ریشه های فساد در ساختار حاکمیتی است. مشمولان این طرح در همه شوراهای فرادستگاهی اعم از آموزش و پرورش و بیرون از آن، باید از بخش سیاستگذاری آموزش و پرورش کنار بروند. 

     

    ایده محوری و استدلال:

    جابجایی قدرت و اجرای قانون تعارض منافع

     اجرای قانون مدیریت تعارض منافع بدون هیچ استثنایی تنها راهکار تحولی برای تمرکززدایی قدرت است. هرکسی در هر جایگاهی اگر خارج نشود، اتفاق جدیدی برای آن مجموعه نمی افتد. غالب افرادی که در شوراهای سیاست گذاری هستند نگرشی نسبت به معلم و مدرسه ندارند و به دلیل اینکه این قانون ناقص اجرا می شود متاسفانه شاهد سیاست زدگی و بی تدبیری این افراد در بالاترین بخش تصمیم سازی هستیم. نگرشی که سالهاست دستگاه تعلیم و تربیت را به عقب رانده، هنوز هم می خواهد بر اریکه سیاستگذاری بنشیند. درحالیکه این عزیزان مشاوران خوبی خواهند بود نه سیاستگذاران خوب.


  • نقص در شایسته سالاری به ویژه در رده مدیران

    انتخاب های رده های مدیریتی بطور سنتی تحت تاثیر گرایشات سیاسی است که بطور طبیعی در هرم های مهم تصمیم گیری سبب می شود شایسته سالاری و انتخاب افراد دارای صلاحیت، کمرنگ شود و یا نقش و جایگاه تصمیم گیری این افراد دارای قدرت کافی برای اثر گذاری نباشد. عموما در استان‌ها این افراد فاقد صلاحیت، بدون طی توسعه حرفه ای و شایستگی حرفه ای دارای جایگاه سازمانی تصمیم ساز هستند.

     

    ایده محوری و استدلال:

    توسعه حرفه ای شرط انتخاب مدیران

    ظاهرا ما دچار نقص در تعریف شایستگی حرفه ای و در مرحله بعدی انتخاب شایستگان هستیم. در انتخاب افراد شایسته باید سوابق اثربخش، فارغ از جایگاه سازمانی مورد توجه قرار گیرد.برای این که شایستگان در جایگاه خود قرار گیرند لازم است حقوق و مزایا به مولفه‌هایی همچون مدرک و جایگاه سازمانی فقط مربوط نباشد و به میزان سوابق کاری، حل مشکل و نوآوری افراد بسته باشد. متخصصان، باید بیشترین درآمد را داشته باشند نه کسانی که صرفا سمتهای مدیریتی را اشغال کرده‌اند. اینکه مدیری بدون طی توسعه حرفه ای در یک شغل به جایگاه بالای سازمانی می رسد یک آفت است که با شعار جوان‌گرایی آسیب‌زا شده است.

بخش ۳ – مسائل جاری و فوری نظام آموزش و پرورش

آموزش و پرورش در موقعیت فعلی درگیر مسائل متعدد جاری است. ممکن است برخی از این مسائل نیاز به توجه فوری و ویژه داشته باشند. از نظر شما و به ترتیب اولویت حداکثر ۳ مسئله مهم جاری یا اورژانسی نظام آموزش و پرورش و ایده محوری شما برای حل هر یک از این مسائل چیست؟

  • منزلت اجتماعی پایین شغل معلمی

    هرچه از منزلت معلمان جامعه کاسته شود و شان پزشکان از معلمان بالاتر باشد، این جامعه مسیر اعتلاء را طی نخواهد کرد. آموزش و پرورش نوک پیکان همه ی معضلات فرهنگی در جامعه است درحالی که ما چندین دستگاه  متولی فرهنگ داریم. قانون خدمات کشوری معلم را مانند سایر کارکنان اداری می بیند درحالی که در دانشگاه ها این تفاوت میان هیات علمی و غیرعلمی محسوس است.

     

    ایده محوری و استدلال:

    تدوین قانون نظام پرداخت هیات علمی مدارس

    معلم باید راس و مرجع گروه های جامعه باشد. ابتدایی‌ترین بخش هرم مزلو موید این است که منزلت اجتماعی پایین معلمی ریشه در موضوعات معیشتی و تنگناهای اقتصادی دارد. تدوین قانون ویژه نظام پرداخت مشابه دانشگاه برای دستگاهی که وظایف سنگین و پاسخگویی را دارد بسیار ضروری است. درحال حاضر نظام رتبه بندی قرار است اجرا شود که در آن هم معلم جدا دیده نشده است. در همه پست های سازمانی یک مدرسه، فقط معلم(کسی که وظیفه اجرای محتوای آموزشی را دارد) هیات علمی محسوب می شود و باید ارزش کار او جداگانه دیده شود. اگر معلم کنار دیگر پست های سازمانی قرار بگیرد، رغبتی برای استمرار در جایگاه معلمی نخواهد داشت.


  • پراکندگی تجارب و داده های معلم و مدرسه

    سالهاست انواع سامانه‌ها و پلتفرم‌ها طراحی می شود اما هنوز معلم و مدرسه یک پنل ندارد تا بتواند از طریق آن هم فعالیتهای خود را رصد کند هم آنچه موردنیاز مدرسه است در آن درج کند. بخش مهمتر به اشتراک گذاشتن تجارب معلمی است که می تواند برای دیگر همکاران مفید باشد. این پراکندگی از دوایر مختلف دستگاه آموزش و پرورش نشات می گیرد که آن را مجمع الجزایر آموزش و پرورش می‌خوانم. 

    هم آوایی و هم صدایی و هم آهنگی، گمشده دستگاه تعلیم و تربیت است.

     

    ایده محوری و استدلال:

    تجمیع داده های تجربی معلمی در یک سامانه با نظارت مدارس

    دستگاه تعلیم و تربیت نیازمند یک پلتفرم یکپارچه است تا همه ی مولفه های یک نظام آموزشی در آن متمرکز وجود داشته باشند. تجارب ویژه معلم می تواند با نظارت مدارس در آن درج شودو در دسترس همگان قراربگیرد. شاید درحال حاضر بیش از ده پلتفرم جداگانه در مجمع الجزایر دوایر آموزش و پرورش درحال سرویس دهی باشند که هرکدام ساز خود را می نوازند.


  • فاصله زیاد مدرسه از جامعه

    درصد بالایی از فارغ‌التحصیلان آموزش و پرورش آمادگی لازم برای ورود به دنیای صنعت و تجارت  را ندارند و این عدم توانمندی سبب رکود در سطوح مختلف جامعه شده است. هزینه فرصت برای پرورش نیروی انسانی بسیار بالاست ولی خروجی مدارس نمی توانند نه به عنوان یک شهروند و نه به عنوان یک فرد با مهارت به کسب روزی حلال بپردازند.

     

    ایده محوری و استدلال:

    تدوین برنامه درسی معکوس(از جامعه به مدرسه)

    در برنامه درسی معکوس نیازهای جامعه استخراج می شوند و براساس آن مطابق با بازده مورد انتظار دستگاه تعلیم و تربیت که صراحتا در سند تحول به شایستگی‌ها اشاره شده است، برنامه درسی موردنیاز طراحی می شود. بسیاری از برنامه های درسی کنونی از مدرسه به جامعه طراحی شده‌اند. برای مثال هنوز جامعه ما نمی داند که چرا باید همه معادلات مثلثاتی را از حفظ کنند درحالیکه بجز بخش کوچکی، بقیه نیازی به آن ندارند. پرورش نیروی کارآمد باید در صدر برنامه های آموزش و پرورش قرار گیرد تا نیروهایی مسلط به چالش های موجود جامعه تربیت شوند. توسعه حرفه ای معلمان، تقویت نگرش کارآفرینی مسئولان تصمیم گیرنده و نهاد های پشتیبان سه ضلع اساسی هستند که فاصله مدرسه تا دنیای کار و صنعت را پر خواهد کرد.

بخش ۴ – مسائل مرتبط با حوزه یادگیری و رشد

در این بخش حوزه یادگیری و رشد را به‌طور خاص مدنظر قرار می‌دهیم. مفاهیم و پدیده‌هایی مانند برنامه درسی، فعالیت‌های آموزشی و تربیتی، مقاطع تحصیلی و رشدی، رشته‌های تحصیلی، استعداد، هدایت تحصیلی و محتوای یادگیری در این بخش جای می‌گیرند. از نظر شما و به ترتیب اولویت حداکثر ۳ مسئله مهم حوزه یادگیری و رشد و ایده محوری شما برای حل هریک از این مسائل چیست؟

  • برنامه ریزی درسی و آموزشی متمرکز

    کشور ایران به لحاظ اقلیم و قومیت، دارای تنوع بالاست. کشوری که بین افق آن از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب حدود 1 و نیم ساعت تفاوت وجود دارد و دمای هوا در برخی مناطق مانع از اجرای درست برنامه های متمرکز می شود، چگونه می تواند برنامه ریزی یکسانی را به همه مناطق تحمیل کند؟

     

    ایده محوری و استدلال:

    برنامه ریزی درسی منطقه ای متناسب با آمایش سرزمین

    تعادل بخشی ميان سه عنصر انسان، فعاليت و فضا، به منظور دستیابی به یک الگوی آمایشی پایدار بسیار ضرورت دارد. کشور ایران به هردو نوع برنامه ریزی متمرکز و غیرمتمرکز نیازمند است. بخشی از آموزش ها برای همه اقلیم‌ها و تنوع سرمایه های انسانی مورد نیاز است.حتی اگر امکان برنامه ریزی کاملا غیرمتمرکز را نمی توانیم مدیریت کنیم، حداقل برنامه ریزی قطبی براساس اقلیم شاید فاز اول برنامه ریزی باشد. در شیوه غیرمتمرکز نیازمند مدیریت مشارکتی با خانواده هستیم. بسیاری از نیازهای اقلیمی از دل خانواده بیرون می آید.

بخش ۵ – مسائل مرتبط با حوزه منابع انسانی

مهم‌ترین رکن نظام تعلیم و تربیت، منابع انسانی است. موضوعاتی چون جذب، گزینش، آموزش بدو خدمت و ضمن خدمت، ارزیابی، انگیزش، شأن، عزت‌نفس و بسیاری موضوعات دیگر در مورد منابع انسانی قابل بررسی است. از نظر شما و به ترتیب اولویت حداکثر ۳ مسئله مهم حوزه منابع انسانی و ایده محوری شما برای حل هریک از این مسائل چیست؟

  • کیفیت پایین مراکز تربیت معلم و ورودی های نامناسب

    در کشور ما کنکور، بدون اینکه شایستگی های نهادی فرد برای صلاحیت معلمی را بسنجد، فرد را به عنوان معلم متعهد به خدمت می پذیرد. فردی که پس از قبولی در آزمون ورودی، معلم 30 ساله خواهد شد، دلیلی برای تغییر خود نخواهد داشت. 

    آسیب شناسی در این بخش و راه حل مطروحه دیر‌بازده است و سال‌ها طول می کشد تا به بار بنشیند.

     

    ایده محوری و استدلال:

    کیفیت بخشی مراکز تربیت معلم و گزینش دقیق پیش از ورود

    در برخی ايالت‌های آمريکا، معلمان براي یک دوره 4 ساله استخدام می شوند و بعد از اين مدت بايد در دوره های مختص معلمان شرکت کنند و در صورت قبولی، مجدداً براي دوره بعد استخدام می شوند. اگرچه در سالهای اخیر رتبه های زیر 1000 به مراکز تربیت معلم راه می یابند، اما وجود مشکلات فعلی معیشتی، انگیزه ای بنام گذران زندگی و اصطلاح آب باریکه سبب شده جایگزین انگیزه های والای درونی برای احراز شغل معلمی شود. علاوه بر این، گزینش‌ها باید باحساسیت بالا و بدون اغماض باشد. گزینش معلم با سهمیه های مختلف، امکان سختگیری در ورود را از گزینش‌کنندگان می گیرد.


  • تغییرات بسیار ناچیز در چهره های سیاست‌گذار

    متاسفانه سالهاست چهره های سیاست‌گذاران آموزش و پرورش از این کرسی به کرسی دیگر و از این پست به پستی دیگر بدون توجه به تخصص و در نظرگرفتن تجربه ناموفق قبلی شان جابجا می شوند درحالیکه بسیاری از ایشان از ذینفعان برنامه های ستادی هستند. برنامه‌هایی که خودشان تدوین می کنند و خودشان نظارت.

     

    ایده محوری و استدلال:

    گردش نخبگانی، پرهیز از تصمیمات خلق الساعه سیاست گذران و اجبار اجرای پایلوت طرح‌ها

    اگر ملاک اشغال کرسی های مدیریت،عملکرد موفق فرد متناسب با تخصص باشد نه تحصیلات، مدرک و یا تجربه ای که توفیقی در آن نداشته است، کمتر دچار سونامی های حاصل از تصمیمات بداهه و خارج از برنامه منجیان نظام تعلیم و تربیت خواهیم شد. طرح‌هایی مانند ایران مهارت که بدون اجرای پایلوت وارد فاز اجرا می شوند و ابتر می مانند. که از این دست طرح‌ها کم نداریم.


  • آموزشِ معلم جایگزین تربیت معلم

    بی‌رمقی و سطح پایین توانمندی‌های فنی و علمی و فرهنگی آموزش دهندگان، نسل های زیادی از دانش آموزان را به بیراهه می کشاند. دستگاه تعلیم و تربیت به جای تربیت معلم به آموزش معلم اکتفا کرده و در همین سطح رها شده  است. معلمان برای ضمن خدمت هدفی جز پرکردن ساعات ندارند. معلمی که در تامین معاش مشکل دارد ساعات خود را از طریق شغل دوم و سوم صرف درآمدزایی می کند. در حالیکه کارمندان بانک برای شرکت در دوره ضمن خدمت حق‌الزحمه دریافت می کنند.

     

    ایده محوری و استدلال:

    تربیت معلم + آموزش معلم

    وقتی از تربیت معلم سخن می رانیم، سن تربیت، زمان و دوره آن بااهمیت است. آموزشِ معلم مانند آموزش در هر شغلی لازم و ضروری است اما تربیت معلم پیش از آموزش معلم باید صورت گیرد. در سالهای اخیر به ویژه معلمان ماده 28 با دوره های کوتاه مدت، وارد دستگاه تعلیم و تربیت می‌شوند و انتظار داریم با آموزش آن‌ها شایستگی‌های حرفه ای را کسب کنند.

بخش ۶ – مسائل مرتبط با حوزه منابع مالی، فضا و تجهیزات

این بخش شامل موضوعاتی از جمله تامین منابع مالی، نحوه توزیع و هزینه‌کرد منابع مالی، تامین و توزیع فضا و تجهیزات، و ارتباط منابع مالی و فضا و تجهیزات با عملکرد نهایی نظام تعلیم و تربیت می‌باشد. از نظر شما و به ترتیب اولویت حداکثر ۳ مسئله مهم حوزه منابع مالی، فضا و تجهیزات و ایده محوری شما برای حل هریک از این مسائل چیست؟

  • معضلی به نام آموزش ارزان قیمت

    سرانه دانش آموزی ایران یک پانزدهم میانگین جهانی است. میانگین سرانه دانش‌آموزی در دنیا ۹۳۱۳ دلار است و در کشور ما این عدد ممکن است به 600 دلار برسد و این یعنی، آن‌ها دراین زمینه حداقل 15 برابر بیشتر از ما هزینه می‌کنند، تازه به شرط این که تمام بودجه آموزش و پرورش به دست این وزارتخانه برسد و با کسری مواجه نشود.

     

    ایده محوری و استدلال:

    ایجاد سیاست های تشویقی برای تحصیل در مدارس غیردولتی

    با وجود این مشکل، هنوز مطابق اصل 30 قانون اساسی، اصرار داریم آموزش رایگان را ترویج دهیم. کلاس‌هایی با تراکم 45 دانش آموز به ویژه در مقطع ابتدایی به دلیل اقبال خانواده ها برای ثبت نام رایگان اتفاق می افتد. اگر نمی توانیم سرانه را افزایش دهیم، تعداد دانش آموز را باید کاهش دهیم تا جامعه کم برخوردار از آموزش با کیفیت تری برخوردار شود و مدارس غیردولتی نیز تقویت شوند. البته نقش نظارتی دستگاه تعلیم و تربیت باید بیش از پیش و پررنگ تر باشد.

بخش ۷ – مسائل مرتبط با مدرسه

مدرسه به‌عنوان کانون تربیت محلی و محیط یادگیری رسمی مورد توجه سند تحول قرار دارد. هر چند می‌توان از منظر بخش‌های دیگر این پرسش‌نامه نیز به مسائل مرتبط با مدرسه پرداخت، به دلیل اهمیت بالای موضوع مدرسه در این بخش به ترتیب اولویت حداکثر ۳ مسئله مهم حوزه مدرسه و ایده محوری شما برای حل هر یک از این مسائل را بیان بفرمایید؟

  • آموزش پررنگ‌تر از پرورش

    شاید اگر نام این دستگاه پرورش و آموزش بود، بیشتر به پرورش می پرداختیم. شیوهٔ صحیح آموزش مسائل مذهبی، پرورش تفکر و خلاقیت، تفکر انتقادی، پرورش اخلاقیات و مسائل دینی به عنوان یکی از مهمترین کارکردهای دین، می توانست روشی برای جلوگیری از فساد و کارهای غیر اخلاقی و ناهنجاری های اجتماعی باشد. با توجه به اینکه بیش از 40 سال از در مدارس به آموزش دین و مذهب پرداخته شده اما آمار‌ها در سطح جامعه، نشان از رفتارهای خلاف اخلاق و فساد در جامعه دارد، می توانیم نتیجه بگیریم شق پرورش مغفول مانده و سازوکارهای استفاده شده دقیق نبوده و یادقیق اجرا نشده است.

     

    ایده محوری و استدلال:

    پرهیز از برنامه های نمایشی و مستندسازی صوری مدارس

    بسیاری از این ناهنجاری‌ها، خارج از برنامه درسی است و سازوکارهای تربیتی در مدرسه می تواند راه‌گشا باشد. انتخاب درست یک مدیر آگاه و مربی یا معاون پرورشی با سازوکار تربیتی می تواند گره گشا باشد. مدارس اینقدر درگیر سندسازی و گزارش های ظاهری هستند که کارکردهای پرورشی مدرسه به این مقدار تنزل پیدا کرده است. معاون پرورشی مدرسه فقط به برگزاری مراسم مذهبی و انقلابی اکتفا می کند و کارکرد پرورش اخلاقیات و دین را به حاشیه برده است. برای مثال نگارنده در طول سال تحصیلی گذشته برگزاری 70 مسابقه و جشنواره را در یک مقطع احصاء کرده است. این رویدادها به ندرت در خدمت پرورش هستند. پرورش و آموزش باید هم راستا باشند.


  • جو حاکم بر مدرسه فرصت یا تهدید

    اساس کار بسیاری از مدارس ما تبعیت و فرمانبرداری است، بطوریکه مقررات، مانع از پرورش خلاقیت است. در مدارس ما اندیشه‌های خلاق یاد‌گیرندگان به سبب غیرمعمول بودن، ملامت می شود. سرزنش به دلیل داشتن رفتار و افکار خارج از چارچوب، می‌تواند ریشه‌های تفکر خلاق و توانایی کشف مسائل تازه را در آغاز سال تحصیلی بخشکاند. در مدارس غیردولتی به دلیل جو حاکم آزادانه تر، مطالبه گری بیشتر و ملموس‌تر است.

     

    ایده محوری و استدلال:

    استقلال بخشی به مدارس و تربیت مدیران خلاق و دارای تحمل ابهام

    اگر مدرسه از جو حامی برخوردار باشد، هم معلم و هم دانش آموزان با احساس امنیت به ارائه کارهای جدید می‌پردازند.
    بارها شاهد تفاوت دو مدرسه به دلیل داشتن دو مدیر متفاوت و جو حاکم بوده‌ایم. مدیرانی که یادگیری چگونه «فکر کردن» و چگونه «یاد گرفتن» را تاکید می کنند نه «چه یاد گرفتن» را. آموزش های ضمن خدمت مدیران نباید کمتر از معلمان باشد.

بخش ۸ – مسائل مرتبط با آینده

با توجه به تحولات درونی و فشار عوامل بیرونی بر نظام تعلیم و تربیت، از نظر شما و به ترتیب اولویت حداکثر ۳ فرصت یا چالش مهم حوزه مسائل مرتبط با آینده نظام تعلیم و تربیت و ایده محوری شما برای مواجهه با هریک از این مسائل چیست؟

  • نگاه به معلم


  • نگاه به مدرسه


  • کم توجهی به پژوهش و جایگاه آن، رواج پژوهش‌های نمادین و غیرکاربردی

    اصلی‌ترین مشکل این بخش مربوط می‌شود به این که دستگاه‌ تعلیم و تربیت در اجرای پروژه، کم‌تر از دانشگاه‌ها نظر کارشناسی می‌گیرد. پژوهش های حوزه آموزش و پرورش که شامل موارد زیادی مطالعه موردی است، متاسفانه در تعامل ضعیف و محدود به دانشگاه ها واگذار می شود. حتی بسیاری از پژوهش‌های مرکز مطالعات آموزش و پرورش درخدمت تولید دانش سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی نیست.

     

    ایده محوری و استدلال:

    درجه‌بندی پژوهش‌های حوزه آموزش و پرورش و اولویت بخشی به آن‌ها

    سیاستی که در انجام پژوهش وجود دارد، شامل دو رسالت می‌شود: رسالت اول نشر علم و رسالت دیگر، رسالت محلی است. هر پژوهشی به فراخور منطقه‌ای یک رسالت محلی است. بنابراین باید تامین کننده پژوهش‌های منطقه‌ باشد تا بتواند یک پژوهش کاربردی را ایجاد کند. آموزش و پرورش باید اقدام جدی در توسعه فرهنگ پژوهش در مدارس مبتنی بر آمایش سرزمین داشته باشد؛  پژوهش در مدارس در سایت ویکی پدیا خلاصه می‌شود. طرح‌هایی نظیر اقدام پژوهی یا معلم پژوهنده صورت گرفته، قدر و منزلت پژوهش و جایگاه آن در آموزش و پرورش را نمی نمایاند. پژوهشکده‌ها در سطح استانها نهایتا در حد ابلاغ موضوعهای پژوهشی فعالند و در عمل آنچنان که باید، تاثیر گذار نیستند. 

بخش ۹ – درخواست‌های راهبردی

از نظر شما و به‌ترتیب اولویت حداکثر ۳ درخواست مهم وزیر آموزش و پرورش آینده از رییس جمهور پیش از پذیرش مسئولیت، چه باید باشد؟

  • احیای مراکز تربیت معلم با انتخاب صحیح ورودی‌ها- تاسیس مدارس تربیت معلم در مقطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم.

    با پایین آوردن سن تربیت معلمی قادر خواهیم بود معلم را در سنی که مانند موم شکل می گیرد، تربیت کنیم نه اینکه به عنوان یک شغل و به دلیل فرهنگ اشتباه کارمند دولت شدن به آن.


  • تاسیس نهاد تخصصی با عنوان سازمان نظام معلمی مانند سازمان نظام مهندسی یا نظام پزشکی.

    باید بپذیریم که معلم مانند مهندس یک متخصص است.(به تعبیر رهبری)

    این سازمان باید توسط معلمان باید بر روند اجرای برنامه های ستاد نظارت داشته باشند.

    این سازمان بازوی مشورتی و فکری خوبی برای وزیر خواهد بود.

    بسیاری از تصمیماتی که برای معلمان گرفته می شود توسط غیرمعلمان است که درد آشنا نیستند.

    حاکمیت، مهمترین مشارکت مدنی در سطح اجرا را به معلم سپرده است که برگزاری انتخابات است ولی چگونه است که نمی تواند نظارت بر حسن اجرای تصمیمات خود را به او بسپارد؟


  • ممانعت از ورود افراد غیر متخصص به حوزه تعلیم و تربیت.

    ورود  افراد غیر متخصص به حوزه تعلیم و تربیت که در دو دهه اخیر رشد فراوانی داشته اند، چه منتقدان که با مطرح شدن شان به حوزه های سیاست‌گذاری ورود کرده اند و چه دیگرانی که در آموزش و پرورش به دنبال نردبان ترقی خودشان هستند.

    دستگاه تعلیم و تربیت درست مانند فرزند یتیمی شده که همه می خواهند برایش پدرومادری کنند بدون آنکه صلاحیت و شایستگی لازم را داشته باشند.

ارسال دیدگاه
  1. شریعتی:
    ۰۰:۱۰ مورخه ۱۹ شهریور ۱۴۰۰

    درود بر شما
    یک بررسی جامع و آسیب شناسی کامل از نظام تعلیم و تربیت و آموزش در کشور ما و ارائه راه حل های منطقی و بدور از شعار
    عمده ترین چیزی که به نظر بنده در سطح کلان در این حوزه و تمامی حوزه های تخصصی ( آموزش ، اقتصاد و … ) بارز و شایع است سیاست زدگی ، بخشی نگری و بالمآل ابتر ماندن تمام برنامه ریزی های کوتاه و میان مدت است .